پنجشنبه 31 شهریور 1384

نامه اي به اکبر گنجي، ف.م.سخن

اکبر عزيز سلام

اميدوارم که حالت خوب باشد و در انفرادي به تو زياد بد نگذرد. از حال ما خواسته باشي بحمدلله صحت و سلامت کامل بر قرار است و ملالي نيست جز دوري تو عزيز که اميدواريم به زودي آزاد شوي و ما و خانواده ات را خوشحال کني. معصومه خانم و دخترخانم ها مثل هميشه غصه ات را مي خورند و شب و روز ندارند. دوستان هم هر کدام به دنبال کار و زندگي شان هستند و احتمال اين هست که به توصيه ي عبدي همگي براي رفع خستگي ِ هشت سال گذشته سفري دسته جمعي به شمال داشته باشند. ما و بچه هاي وب لاگ نويس هم خدا را شکر بد نيستيم و لِک و لِک چيزکي مي نويسيم و منتشر مي کنيم.

اکبر عزيز
اوضاع بيرون چندان جالب نيست و همان بهتر که تو آن تو هستي و جانت در امان است. آلودگي هوا قرار است بيشتر شود و کساني که ناراحتي قلبي دارند قرار است از خانه بيرون نيايند. تو سعي کن از هواي فرحبخش اوين در اين مدت کمال استفاده را ببري.

شنيده ايم که اعتصاب غذاي اخير کار دستت داده و بدنت راحت مواد غذايي را جذب نمي کند. هزاربار گفتيم آقا نکن! گوش نکردي. گفتيم اين آب کبابي را که مرتضوي برايت مي فرستد و اين مواد مغذي را که قوه ي قضائيه برايت تدارک مي بيند نوش جان کن؛ نکردي و خودت را به اين روز انداختي. آخر برادر من يک بار نور انداختي به تاريکخانه و فيلم هاي برادران را سوزاندي و مانيفست صادر کردي کافي نبود که يک بار ديگر به پر و پاچه ي آيت الله خامنه اي پيچيدي؟ اکبر جان مگر ياران قديم چه مي کنند؟ جزاين که دم شير را هي تکان مي دهند و تکان مي دهند و تکان مي دهند و همين که شير جا به جا شد و غرشي کرد هر کدام سوراخي پيدا مي کنند و قايم مي شوند؟ همه مي گويند ما نبوديم به قرآن قسم. همه مي گويند ما در تکان دادن دم مبارک اشتباه استراتژيک کرديم به پيغمبر قسم. يکي دو تا بچه را هم مي اندازند زير پنجه هاي مبارک و آنها را قرباني بازي هاي سياسي خودشان مي کنند، بعد خودشان مي روند يک گوشه شعار استراتژيک صادر مي فرمايند.

اکبر عزيز
با حرف هاي سياسي جدي خسته ات کردم. بگذار چند کلمه هم از چيزهاي با مزه بگويم بخندي. احمدي نژاد را که مي شناسي؟ همان که مي گويند رئيس جمهور ايران است. خيلي بچه ي با حالي از آب در آمده است به مولا. خيلي خيلي بهتر از آن دکتر توست که اين روزها معلوم نيست کجا رفته و چه مي کند. بر عکس او که آدم وارفته اي بود، اين احمدي نژاد خيلي شنگول و با انرژي است. شب ها زياد نمي خوابد. غذا زياد نمي خورد. مثل بعضي از نمايندگان و مقامات عاليه اهل دود و دم نيست. براي همين خيلي زود عصبي مي شود و کنترلش را از دست مي دهد. بايد قيافه اش را وقتي که خبرنگار اسرائيلي از او سوال مي کرد مي ديدي. بنده ي خدا حق دارد. همه ي کارها را مي خواهد خودش يک تنه بکند. مثل وزير کشاورزي اش که شماره ي موبايلش را داد که روستائيان عزيز اگر مثلا سم شان تمام شد يا گاوشان بيمار شد يا سقف خانه شان آب داد يا ملخ به مزارع شان حمله کرد به او زنگ بزنند. البته من شخصا ده مرتبه به آن شماره زنگ زدم تا به خاطر اين ابتکار بديع تشکر کنم متاسفانه يک بار هم در دسترس نبودند؛ لابد رفته بودند گندم و جو بچينند. ديروز هم که استاندار انتخابي آقاي احمدي نژاد سوتي داد و گفت ملت مديون ايشان است! نه که آيت الله مصباح - که اخيرا علامه شده -، در صحبت روز اولش با احمدي نژاد گفت که مردم رعيت اند و رعيت نسبت به مقامات وظايفي دارد، اين بنده ي خدا هم شعار امام را بر عکس کرد و به جاي اين که بگويد ما مديون ملتيم گفت ملت مديون ماست! خيلي با حال است به حضرت عباس. بيخود نبود که کريستين امان پور احمدي نژاد را گير انداخته بود و هي به او مي گفت دو يو اندرستاند؟ انگار دارد با بچه ي تخسي که درسش را نخوانده است صحبت مي کند! احمدي نژاد هم هي کف دستش را به او نشان مي داد. خب البته بهتر از کف پايي بود که شهيد رجايي نشان داد ولي نفهميديم در آن کف دست چي نوشته بود که هي آن را بلند مي کرد و به امان پور نشان مي داد.

ولي خوب شد. اين يکي لااقل اين قدر شجاعت دارد که مسئوليت کارهايش را خودش به گردن بگيرد. فردا اگر آمريکايي ها و اسرائيلي ها شصت هفتاد نقطه ي ايران را بمباران کنند و سيستم اتمي ايران را از مردي بيندازند اينها نخواهند گفت کي بود کي بود من نبودم. تروريست هاي انتحاري شان را که در ايالت هاي مختلف آمريکا در آب نمک خوابانده اند و در پوشش هاي مختلف براي شان تابعيت آمريکايي و اقامت گرفته اند راه مي اندازند تا جنگ را به داخل آمريکا بکشند و انتقام گيري کنند. لااقل مسئوليت کثافتکاري هاي شان را خودشان به عهده مي گيرند نه اين که بعد از هشت سال سفيل و سرگردان کردن مردم و جوانان، برگردند بگويند ببخشيد ما که کاره اي نبوديم!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اکبر عزيز
شايع کرده اند که تو مرده اي! نه که مرتضوي چند بار اين کار را کرده هيچ کس اين حرف ها را باور نمي کند. نيک آهنگ يک کاريکاتور برايت کشيده که يک موش به تو مي گويد من تو را فراموش نکرده ام! غير از آن موش و نيک آهنگ و مسعود بهنود، خيلي هاي ديگر هم تو را فراموش نکرده اند. اما خيلي بيشتر از اين خيلي ها تو را فراموش کرده اند. نه که فراموش کرده باشند، تو براي شان اهميت نداري. همان بهتر که براي شان اهميت نداري چون اهميت داشتن نزد چنين آدم هاي بي اهميتي، نشانه ي بي اهميت بودن آدم است.

تصدقت گردم،
توانستي به هر وسيله اي از خودت خبر بده. اينجا همه نگران سلامتي تو هستيم. عکس هم نفرستادي نفرست! فقط يک جور خبري از سلامتي ات برسان تا رفع نگراني از خانواده و دوستانت شود.

با آرزوي آزادي براي تو
باز هم برايت نامه مي نويسم
قربانت سخن

لينک سخنراني آيت الله مصباح يزدي در قم: www.mesbahyazdi.org/farsi/Movie1.wmv

[وب لاگ ف.م.سخن]

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نامه اي به اکبر گنجي، ف.م.سخن' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016